حسینیه سیدالشهداء (ع) اندرود علیا

کاغذکنانیهای مقیم مرکز

حسینیه سیدالشهداء (ع) اندرود علیا

کاغذکنانیهای مقیم مرکز

شهادت



بار دیگر ظالمانه، خیل جلادان شبانه


با دو دست بسته بردند یک غریبی را ز خانه
بار دیگر دست گلچین در مدینه آتش افروخت
بار دیگر آشیانی در میان شعله ها سوخت
داغ یک دسته شقایق، بر دل خونین صادق
بار دیگر شد شکسته حرمت قرآن ناطق

در سوگ مولی الموحدین علی (علیه السلام)- شاعر:غفاری اردبیلی

در سوگ مولی الموحدین علی (علیه السلام)- شاعر:غفاری اردبیلی
آسمان کوفه آن شب تیره بود
ماه بر اوضاع هستی خیره بود
چشم کوکبهای سیمین کور بود
نام ظلمتها درآن شب نور بود
باد غربت بر شجاعت می وزید
ناله پروانه را می شد شنید
در گلوی ساقه بغض گل شکست
پیش بلبل برزمین افتاد مست
در میان شب مثال خسته ها
آه بیرون می شد از گلدسته ها
کوچه های کوفه غرق آه بود
سوگوار شاه خیبر چاه بود
مسجد ومراب ومنبر غمزده
خشتهای خانه ها ماتم زده
پرده ها افتاده بود ازروی دار
فاش شد اسرار مشت پرده دار
تخته ای برروی دوش نور بود
مقصدش ظلمت سرای گور بود
یک طبق از خوشه های نخل جود
یک ورق از صفحه های عشق بود
آفتابی بود ،اما غرق خون
ماهتابی بود لیکن لاله گون
عرش بود اما به روی فرش تار
تخته هایی بود تخت عرش یار
باده از خمخانه بیرون می چکید
از میان تخته ها خون می چکید
روی خاک این واژه ها را مینوشت
خاک را کردی جهنم ای بهشت
فاصله تا حق فقط دل تا علیست
ای علی آهسته رو حق با علیست